انکحتُ. عشق را و تمام بهار را !

زوّجتُ. سیب را و درخت انار را !

متّعتُ. خوشه‌خوشه رطب‌های تازه را 

گیلاس‌های آتشی آب‌دار را !

هذا موکّلی.: غزلم دف گرفت، گفت:

تو هم گرفته‌ای به وکالت سه‌تار را !

یک جلد. آیه‌آیة قرآن! تو سوره‌ای!

چشمت قیامت» است! بخوان انفطار» را !

یک آینه. به گردن من هست. دست توست،

دستی که پاک می‌کند از آن غبار را

یک جفت شمع‌دان.؟! نه عزیزم! دو چشم توست

که بردریده پردة شب‌های تار را !

مهریّة تو چشمه و باران و رودسار 

بر من بریز زمزمة آبشار را !

ده شرطِ ضمنِ. ده؟! . نه! بگویید صد! . هزار!

با بوسه مُهر می‌کنم آن صدهزار را !

لیلی تویی که قسمت من هم جنون شده

پس خط بزن شرایط دیوانه‌وار را ! 

 
شاعر معاصر : سیامک بهرام پور

 

خودم را که می خواهم یعنی" تو.." رامی خواهم..

دست ما رو بگیر مهربان ارباب..

دوست دارم برات شعر بخونم..

  ,تو ,یک ,انار ,درخت ,هم ,را و ,را یک ,سیب را ,درخت انار ,انار را

مشخصات

تبلیغات

آخرین مطالب این وبلاگ

آخرین ارسال ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها

معرفی بزرگان و مشاهیر دانلود فیلم و سریال رایگان ترجمه متن پزشکی دانلود آهنگهای خوانندگان ایرانی و خارجی ویروس کرونا تجهیزات و فناوری روز دنیا دمنوش گیاهی جوپار ، اکسیر گیاهان نیروزا نرگس هواخواه سوالات درس علوم مفهومی ترین سوالات طراح و توسعه دهنده سیستم های مدیریت محتوا با وردپرس